صفحه ها
دسته
برترین های وبلاگ
از ما بهترون
دانلود
از ما بهترون
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 143987
تعداد نوشته ها : 39
تعداد نظرات : 102
Rss
طراح قالب

گل و تگرگ 

 

قصه منو غم تو قصه گل و تگرگه

ترس بی تو زنده بودن ترس لحظه های مرگه

ای برای با تو بودن باید از بودن گذشتن

سر به بیداری گرفته ذهن خواب آلوده من

همیشه میون قاب خالی درهای بسته


طرح اندام قشنگت پاک و رویایی نشسته

کاش میشد چشام ببینن طرح اندام تو داره

زنده میشه جون میگیره پا توی اتاق میزاره


کاش میشد صدای پاهات بپیچه تو گوش دالون

طرف دالون بگرده سر آفتاب گردونامون

کاش میشد دوباره باغچه پر گلهای تو باشه

غنچه سفید مریم با نوازش تو واشه

کاش میشد اما نمیشه، نمیشه بیای دوباره

نمیشه دستات تو گلدون گلای مریم بزاره

کاش میشد اما نمیشه این مرام روزگاره

رفتنت همیشگی بود دیگه برگشتن نداره.....

.

دسته ها : شعر
جمعه دوم 11 1388

 

با سلام خدمت مدیریت وبلاگ تبیان

به نظر بنده شما هر مطلبی که دلتون میخواد و فکر میکنید خوبه به عنوان پست های منتخب انتخاب میکنید


من فکر میکنم همش چرت و پرته

مثلا همین *مرخصی اجباری* که توی برترین ها قرار دادید ، این کجاش قشنگ بود؟؟؟

اگه یه کم برای مخاطبین احترام قاعل باشید خیلی خوبه.

بالاخره ما هم میخونیم دیگه

 والسلام

 

دسته ها : درخواست
پنج شنبه اول 11 1388

 

 

ما با ولایت زنده هستیم           ما با ولایت زنده هستیم

پرچم ایران سر فرازه تا که دست رهبره 

این حاصل خون امام و شهداست یادت نره

دست خود حضرت مهدی بر سر این کشوره  

منتظر فرج نشستیم      

 روز عاشورا سوت و کف و هلهله هورا         والله خجالت داره

 روز عاشورا خنده به اشک عزا               والله خجالت داره

روز عاشورا خون به دل حضرت زهرا        والله خجالت داره

روز عاشورا حرمت سبز حرم شکست        والله خجالت داره

روز عاشورا بغض دل رهبرم شکست          والله خجالت داره

حرمت صاحب علم شک                   والله خجالت داره     

مگه نه اینکه ما هرچه داریم از برکت خون شهید بی سره؟

مگه امام راحل نفرمود اسلام به زیر دین محرم صفره؟

وقتی که اهل کوفه دینشون فدای دنیا شد

جاتون خالی آی شهدا ایرانمون کربلا شد

حق شما چه خوب ادا شد

عزا عزا، روز عزا شد 

   
پنج شنبه اول 11 1388

 

قرن ما شاعر اگر داشت، هوا بهتر بود
خار هم کمتر نبود از گل، بسا گل تر بود
قرن ما شاعر اگر داشت، که
کبوتر با کبوتر، باز با باز نبود شعار پرواز
وای بر ما که تصور کردیم عشق را باید کشت
در چنین قرنی که دانش حاکم است
عشق را از صحنه دور انداختن
دیوانگی ست، درماندگی ست، شرمندگی ست
قرن، قرن آتش نیست، قرن یک هوای تازه است
فکرها را شستشویی لازم است
گم شدیم گر در میان خویشتن جستجویی لازم است
نازنین ها، از سیاهی تا سفیدی را سفر باید کنیم

.
دسته ها : شعر
پنج شنبه اول 11 1388
X