تعداد بازدید : 148838
تعداد نوشته ها : 39
تعداد نظرات : 102
.
امیری حسین و نعم الامیر
.
.
کربلا یعنی اطاعت از امام گه به حکم او نشستن گه قیام
کربلا یعنی که یار رهبری از حسین عصر خود فرمان بری
کربلا یعنی تحول در وجود جامه ی زهد و حیا را تار و پود
کربلا یعنی به حق واصل شدن یار حق دشمن باطل شدن
کربلا یعنی بیا جانانه شو گرد شمع عشق حق پروانه شو
کربلا یعنی کتاب عشق حق از الف تا یای او سر مش حق
کربلا یعنی که انسی با نماز روی بر درگاه رب بی نیاز
کربلا یعنی که خون آب وضو با خدا بی واسطه در گفتگو
کربلا یعنی همیشه مکتبی تو حسینی خواهر تو زینبی
کربلا یعنی سرا پا جان شدن در منای عاشقی قربان شدن
کربلا یعنی سر وجان باختن پل به معراج شرافت ساختن
کربلا یعنی که عاشورای خون موسم انا الیه راجعون
کربلا یعنی گل احمر شدن روی دست باغبان پر پر شدن
کربلا یعنی هم آغوش اجل تلخی مرگش نکو تر از عسل
کربلا یعنی بهار تشنگی شعله بر دل از شرار تشنگی
کربلا یعنی چو گل افروختن پیش آب از تشنه کامی سوختن
کربلا یعنی که در دریای آب تشنه اما آب کردن را جواب
کربلا یعنی فغان و زمزمه خنجر و هنجر نگاه فاطمه
کربلا یعنی قلم یعنی کتاب پیکر قرآن و زخم بی حساب
کربلا یعنی عطش یعنی شراب خیمه و طفلان در حال فرار
کربلا یعنی سر و پا عشق و شور گه به نیزه گاه در کنج تنور
کربلا یعنی که نیلی روی ماه صورت طفلان و سیلی آه آه
کربلا یعنی که حق در سلسله پاسخ اشک غریبان هلهله
کربلا یعنی که در بازارها کعبه اما کعبه ی آزارها
کربلا یعنی که آیات حکیم یک زن و هفتاد و دو داغ عظیم
زن مگو زهرای ثانی بود او در حسین خویش فانی بود او
یک شب بی نافله زینب نداشت غیر ذکر یا حسین بر لب نداشت
.
.