.
.
زبس که توبه نمودم
زبس که عهد شکستم
هم از تو هم از توبه
هم از گنه خجل هستم
تو آنکه بودی و هستی
خدای خوب من هستی
من آن که بودم وهستم
هنوز امیدوار توهستم
حتی گرنیستم همه جا دربرت
کنون سوی تو آمده ام باز
جدا شدم از توولی
هماره دل به تو بستم
زبان شکر ده
تا همیشه شکر تو گویم
دلی بده که با آن
تنها تو را بپرستم
بگیر دست مرا ای
تو دست گیر دو عالم
که زیر بارگناهان
ز پای خود بنشستم
.
منبع: مطالب کاربر *جاده دوستی*